از عواملی که باعث می شدند که مردمان قدیم یک محد">
ENGLISH
نیاکان مردم گلپایگان چگونه با بهره گیری از طبیعت پیرامون خود، زیرساخت های تمدن این شهر را پایه گذاری کردند؟

از عواملی که باعث می شدند که مردمان قدیم یک محدوده جغرافیایی را به عنوان سکونتگاه دائم خویش انتخاب کنند می توان به نحوه و میزان دسترسی به آب، حاصلخیزی زمین، شرایط اقلیمی، دسترسی به مصالح ساختمانی، فلزات پایه و … یاد کرد. حال در این مقاله بنده قصد دارم از این دیدگاه به این مسئله نگاه کنم که چرا و چگونه نیاکان مردمان شهرستان گلپایگان این منطقه را به عنوان سکونتگاه دائمی خود بر گزیده اند و اینکه آنان چگونه توانسته اند به بهترین شکل از شرایط محیطی پیرامون خود بهره گیری کنند و تمدن بزرگی که در دشت فعلی گلپایگان حضور دارد را بنا نهند.

از منظر نحوه ی تامین آب:
استفاده از تکنیک منحصر بفردی به نام “قنات” در زمانیکه هنوز موتور پمپی وجود نداشت، می توانست آب زیرزمینی ای را که از ارتفاعات منطقه به سوی دشت گلپایگان حرکت می کرد به صورت ثقلی به سطح آورده و از آن برای مشروب کردن اراضی کشاورزی استفاده کرد. لذا به غیر از معدود روستاهایی که از طریق رودخانه مشروب می شوند، اکثر قریب به اتفاق روستاهای شهرستان گلپایگان از طریق حفر قنات در سه راستای عمده مشروب می شده اند. 1- قنواتی که در راستا و به موازات رودخانه فصلی خوانسار حفر شده اند و به نوعی آب زیرزمینی ای که از سمت خوانسار حرکت می کنند را استحصال می کنند: نظیر قنات بی بدیل و استثنایی سفالزن گوگد، قنوات روستاهای نیوان نار، نیوان ابتکار، رباط ملکی و… 2- قنواتی که آب زیرزمینی ای را که از سمت روستای تیکن به سمت دشت گلپایگان حرکت می کند را استحصال می کنند مانند قنات ویر روستای کنجدجان، قنات روستای وداغ و… 3- قنواتی که به موازات رودخانه اناربار حفر شده اند همانند قنوات روستاهای رباط سرخ و سعید آباد و … . از لحاظ کیفیت آب هم به علت اینکه سازندهای تبخیری در منطقه مذکور گسترش چندانی ندارند، آب زیرزمینی استحصال شده از لحاظ PH و EC دارای کیفیت نسبتا خوبی بوده و قابل شرب و زرع است.
به نظر نگارنده در صورتیکه این قنوات در این مناطق حفر نمی گردید، و اب زیرزمینی به سطح آورده نمی شد، آب زیرزمینی به سمت مناطق شمالی(دشت شمال) حرکت می کرد و از کیفیت آب به شدت کم می شد(شور می شد) و بدون هیچ گونه بهره برداری از دسترس خارج می شد. و این اوج تفکر خلاقانه مردمان قدیم را می رساند که چگونه با حفر قنات در موقعیت و راستای مناسب مانع از از دسترس خارج شدن این حجم از آب شده اند.
از لحاظ حاصلخیزی زمین:
خاک زراعی دشت گلپایگان که در حقیقت از لحاظ زمین شناسی آبرفت عهد حاضر این دشت محسوب می گردد، عمدتا از فرسایش ارتفاعات مناطق غربی و جنوبی حاصل شده است بدین نحو که رودخانه های اناربار و خوانسار بخش عمده ای از رسوبات خود را در دشت گلپایگان تخلیه کرده اند. جنس این ارتفاعات بیشتر آهکی و شیستی و اسلیتی بوده است. و طبیعتا به علت عدم حضور سازندهای تبخیری نظیر ژیپس(گچ)، نمک، سیلویت و … در این ارتفاعات، رسوباتی که پس از فرسایش آنها در دشت گلپایگان تخلیه شده اند هم دارای درصد پایینی از این نوع کانی ها بوده و طبعا دارای حاصلخیزی نسبتا خوبی هستند و PH و EC نسبتا مطلوبی جهت کشاورزی دارند. هر چند هر چه به شمال دشت حرکت کنیم، به علت ریز دانه شدن و رسی و سیلتی شدن رسوبات از میزان حاصل خیزی خاک کم می شود.
از لحاظ دسترسی به مصالح ساختمانی مناسب:
یکی از اصلی ترین موضوعات برای انتخاب یک سکونتگاه مدنی دسترسی به مصالح ساختمانی جهت احداث یک سر پناه مناسب بوده است. مردمان قدیم که به این منطقه وارد شده اند به خوبی تشخیص داده اند که می توان از ارتفاعات آهکی موجود در منطقه، سنگ آهک استخراج کرد و از ان برای پی و زیربنای سازه ها استفاده کرد همچنین با ساخت کوره های آهک پذیری، ماده مورد نیاز برای ملات بسیاری از سازه ها، یعنی شفته اهک را تولید کنند از سوی دیگر با تیز بینی متوجه شده اند که در حوالی روستای اسفرنجان رسوبات بسیار دانه ریز (رسی و سیلتی) به صورت بسیار خالص تمرکز پیدا کرده است و لذا مواد اولیه جهت ساخت آجر های با کیفیت بالا در این منطقه حضور دارد و طبیعتا کوره های آجر پزی هم در این منطقه متمرکز شده است. لذا نیاکان این شهر توانسته اند مواد اولیه مورد نیاز برای احداث سازه هایشان را با تیز بینی فراهم کنند.
از منظر دسترسی به فلزات پایه و فلزات گرانبها:
سرب یکی از مهمترین و پرکاربردترین فلزات در روزگار قدیم بوده است و از جنبه های سازه ای، صنایع رنگ، صنایع نظامی و… کاربرد داشته است. این در حالی است که در اطراف شهر گلپایگان چندین پتانسیل معدنی فلزات سرب و روی وجود دارد که بسیاری از انها در حال حاضر تبدیل به معدن شده اند معادنی نظیر بابا شیخ، صالح پیغمبر، دره نقره، چادرگی و… و مردمان آن روزگار تکنولوژی استحصال سرب از کانی سولفیدی گالن(PbS) را بدست آورده بوده اند و آثار معدنکاری قدیمی (شدادی) در تمامی این معادن دیده شده است. در باره فلزات دیگری نظیر آهن و مس هم هر چند در منطقه پتانسیل های ضعیف معدنی این فلزات دیده شده است لیکن نگارنده تاکنون گزارشی درباره فعالیت های معدنکاری و استحصال فلزات مذکور در این منطقه مشاهده نکرده است.
در مورد فلزات گرانبها هم ذکر یک نکته بسیار جالب به نظر می رسد و آن حضور ناحیه ای به نام دره نقره در شهرستان گلپایگان است که علاوه بر وجود کانی های سرب و روی در این منطقه، شاخص غنی شدگی بسیار بالایی از فلز گرانبهای نقره هم در آن گزارش شده است(تا (1000PPM )1000 گرم بر تن) که بر اساس اطلاعات نگارنده، بالاترین میزان غنی شدگی نقره در سرتاسر ایران می باشد لذا نیاکان این شهر با دانش فنی ان روزگار می توانستند این فلز گرانبها را استحصال کنند. و قاعدتا وجه تسمیه نام این دره هم به علت شناخت مردم بر حضور درصد بالایی از نقره در این محدوده است.
از سوی دیگر حضور پتانسیل معدنی دیگری در نزدیکی شهر گلپایگان بانام معدن طلای موته و کارهای شدادی (معدنکاری قدیمی) با وسعت بسیار در آن هم موید استحصال طلا از کانسنگ موجود در آن منطقه بوده است.
از جنبه های دیگری نظیر وضعیت نسبتا مناسب شهر گلپایگان از لحاظ لرزه خیزی، شرایط اقلیمی مناسب، وضعیت توپوگرافی مطلوب و… هم میتوان این سکونتگاه مدنی را بررسی کرد لیکن این جنبه ها از اهمیت کمتری نسبت به موارد صدر الذکر برخوردار هستند.
و بدین شکل نیاکان مردم گلپایگان توانسته اند به بهترین شکل با بهره گیری از طبیعت پیرامون خود زیرساخت های مورد نیاز برای ایجاد یک سکونتگاه مدنی را فراهم سازند.