ENGLISH
تپه‌ای که با علم وهنر ایرانیان تبدیل به “قلعه” شد

همانگونه که در پست “موته: نزاع پیروزمندانه مهندسان ایران قدیم با طبیعت خشن” بیان کردم به نظرم ایرانیان اساتید بلامنازع شناخت و بهره‌گیری از بهینه ترین وضعیت، در بدترین شرایط بوده اند امروز هم یکی دیگر از مصادیقی که موید این ادعا می‌باشد را خدمتتان عرض می‌کنم:
یکی از محدوده‌های باستانی موجود در شهر خوانسار قلعه‌ای است در روستای رحمت آباد. این قلعه دارای 5 طبقه بوده و مردمان قدیم درون آن سکونت گزیده بودند( البته در سالیان اخیر این قلعه تخلیه شده و در اطراف آن منازل مسکونی ایجاد گردیده است). طبق نظر بعضی کارشناسان، این قلعه دست ساز بوده و توسط بشر ایجاد گردیده است اما اگر از دیدگاه زمین شناسی به این سازه نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این قلعه بر روی یک تپه طبیعی ایجاد گردیده است!.
از دیدگاه زمین شناسی (قبل از ایجاد قلعه) درون این تپه تناوبی از دو جنس مختلف زمین شناسی قابل رویت بوده است. این دو جنس از این قرار است: 1- لایه‌ای ریزدانه(در حد سیلت و رس) و با درجه سیمانی شدگی کم 2- لایه‌ای متشکل از ذرات ریز و درشت با درجه سیمانی شدگی بالا (کنگلومرایی) و با ضخامتی کمتر نسبت به لایه اول

حال مهندسان ایران قدیم وقتی این تناوب را دیده‌اند جرفه‌ی ایجاد یک قلعه 5 طبقه‌ای در ذهنشان زده شده است بدین نحو که انها فهمیده اند که لایه سیمانی شده به علت حضور ذرات ریز و درشت و به هم بافته شدن این ذرات با دوغاب طبیعی ، استحکام بسیار بالایی دارد و نتیجتا می‌تواند به عنوان سقف هر طبقه از آن استفاده کرد ولی در لایه‌ی ریز دانه غیرسیمانی، می‌توان به راحتی حفاری کرد، تونل زد و ایجاد فضای خالی کرد و به عنوان محل سکونت از آن استفاده کرد. و در نهایت این ایده عملیاتی می‌شود و به صورت خارق العاده‌ای از یک تپه متناوب یک قلعه پنج طبقه حاصل می‌شود که امکان سکونت به اقوام گذشته را می‌داد.

اما اگر کمی تخصصی تر قکر کنیم این سوال ایجاد می‌شود که چگونه این تناوب شکل گرفته است؟ جواب را باید از علم رسوب شناسی جویا شد:
درباره‌ی لایه سیمانی شده و متشکل از ذرات ریز و درشت می‌توان گفت که این لایه در زمانیکه رودخانه کنار تپه، سیلابی شده و حالت Turbidityپیدا می‌کرده است شکل گرفته است بدین شکل که رودخانه‌های سیلابی دارای انرژی بالایی هستند و توانایی حمل ذرات درشت دانه را حتی تا مسافت‌های بالا دارند و نتیجتا رسوب حاصل از آنها مخلوطی از ذرات ریز و درشت است و از طرف دیگر این محیط آشفته و سیلابی نوعی دوغاب طبیعی ایجاد می‌کند که باعث به هم بافته شدن و در هم تندین این ذرات ریز و درشت به یکدیگر می‌شود.
اما زمانی که رودخانه، حالت معمولی(غیر سیلابی) خود را داشته است به علت اینکه انرژی حمل ذرات بزرگ را ندارد صرفا ریزدانه‌ها را با خود حمل می کند و در یک بستر آرام این ریز دانه ‌ها رسوب می‌کنند که طبیعتا درصد سیمانی شدگی بسیار پایینی هم دارند.
اما نکته سنجی دیگر این مهندسان این بود که این محیط دارای شرایط بسیار ایده آل جهت حفر قنات بوده است. حضور لایه‌های تراوا و آبده ، ضخامت بالای آبرفت و نزدیکی به محل تغذیه همگی شرایط را برای حفر یک قنات آبدار فراهم کرده اند.
و بدین شکل یکی از روستاهای آباد و پر جمعیت آن زمان در این منطقه شکل گرفته است.